۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

بیا تا قدر یک دیگر بدانیم

زمانی عبدالرحمن فرامرزی - وکیل دادگستری و نماینده مجلس - برسر اعتبار نامه عباس فاضلی (دوره پانزدهم/1326 /از یزد) با اورنگ نماینده دیگر مجلس مخالفت می کرد .فرامرزی با بیان آتشین و مستدل خود ایرادهای بجا می گرفت.وتقریبا"زمینه رد اعتبار نامه فراهم شده بود که ناگهان اورنگ با بیان کم نظیری و بهره گرفتن از شعر مولانا کفه را به نفع نماینده یزد سنگین تر کرد . سردار حکمت رئیس مجلس که همشهری خود راشکست خورده می دید یکدفعه گفت اعتبار نامه تصویب شد.
همه اهل قلم و سیاست که نظاره گر مجلس بودند فهمیدند که شعر مولانا اعتبار نامه را تائید نمود:
بیا تا قدر یک دیگر بدانیم / که تا ناگه زیک دیگر نمانیم
کریمان جان فدای دوست کردند / سگی بگذار،ما هم مردمانیم
غرض ها تیره دارد دوستی را / غرض ها را چرا از دل نرانیم
گهی خوشدل شوی از من که میرم / چرا مرده پرست و خصم جانیم
چو بعد مرگ خواهی آشتی کرد / همه عمر از غمت در امتحانیم
کنون پندار،مردم،آشتی کن / که در تسلیم ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن / رخم را بوسه ده،کاکنون همانیم
...
باستانی پاریزی/زیر این هفت آسمان/ص412

هیچ نظری موجود نیست: