ای جوانان مگذارید که ایران برود

حکومت مشروطه که وارث اوضاع سیاسی واقتصادی اسفناکی بود برای آنکه به اوضاع سر وسامان بدهد تصمیم به استخدام عده ای مستشار از کشورهای بی طرف گرفت.مهمترین مستشار، مورگان شوستر آمریکایی بهمراه چهار نفر دیگر برای اصلاح دارایی و خزانه داری بود. اواصلاحات وسیعی را در مالیه و گمرکات انجام داد، ولی دولت روسیه در برابر دستورات شوستر ایستادگی کرد واولتیماتومی به دولت ایران داد که ظرف 48 ساعت کلیه اقدامات شوستر متوقف و رسما" معذرت خواهی نماید.در تبریز ،رشت و تهران تظاهرات وسیعی انجام گرفت و مجلس نیز اولتیماتوم را رد کرد. اما صمصام السلطنه از ترس اشغال روسها شوستر را اخراج ومجلس را منحل نمود.عارف قزوینی در خصوص حوادث فوق قطعه زیر را سرود:

ننگ آن خانه که مهمان ز سر خوان برود / جان نثارش کن و مگذار که مهمان برود

گر رود شوستر از ایران رود ایران بر باد / ای جوانان مگذارید که ایران برود

به جسم مرده جانی تو جان یک جهانی

تو گنج شایگانی تو عمر جاودانی / خدا کند بمانی خدا کند بمانی

مشت دزدی شده امروز در این ملک وزیر / تو در این مملکت امروز خبیری و بصیر

دست بر دامنت آویخته یک مشت فقیر / تو اگر رفتی از این مملکت برود

به جسم مرده جانی تو جان یک جهانی

تو گنج شایگانی تو عمر جاودانی / خدا کند بمانی خدا کند بمانی

تو مرو گر برود جان و سرو هستی ما / کور شد دیده بد خواه ز همدستی ما

در فراغت به خماری بکشد مستی ما / ناله عارف از این ورد به کیهان برود

به جسم مرده جانی تو جان یک جهانی تو

گنج شایگانی تو عمر انی / خدا کند بمانی خدا کند بمانی
...
بررسی مطبوعات دوران مشروطیت/ص75 /-شهروند امروز-20/5/1387-ص123