۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

چون در سفریم، ای پسر هیچ مگوی

سالها قبل در هیات حاج آقا موسوی که از مردان بزرگ محله مان بود شرکت می کردم . سخنران جلسه روحانی فاضل حاج آقا معنوی بود. در سفری که خدمت حاج آقا معنوی بودیم من سوالات متعددی پرسیدم و چون ایشان خسته شده بود به رباعی خواجه نصیر الدین طوسی اشاره نمود که:
چون در سفریم، ای پسر هیچ مگوی
احوال حضر در این سفر هیچ مگوی
ما هیچ و جهان هیچ و غم و شادی هیچ
می دان که نئی هیچ و دگر هیچ مگوی

هیچ نظری موجود نیست: