۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

تعالی الله که دارد پاس حرمت شهریاری را

در فروردین 1363، مراسم بزرگداشت استاد شهریار در تبریز برگزار شد. از تهران استاد مشفق کاشانی بهمراه اساتید مهرداد اوستا ،گلشن کردستانی، سپیده کاشانی، غلامرضا قدسی و محمود شاهرخی به آن شهرمی روند.استاد مشفق کاشانی در مقاله ای که در شماره 260 کیهان فرهنگی نوشته اند ادامه می دهند:
قبل از برگزاری کنگره به منزل استاد شهریار رفتیم و پس از احوال پرسی ابتدا استاد شاهرخی شعری را که درباره استاد سروده بودند را قرائت کرد و وقتی به این بیت رسیدندکه:
تعالی الله که دارد پاس حرمت شهریاری را
نظامی کو خط بطلان به نام شهریاران زد
استاد شهریار چنان به وجد آمدند که برخاست و استاد شاهرخی را در آغوش گرفتند و بوسیدند.
شعر آقای شاهرخی عبارت بود از:
دگر ره ابر آذاری علم بر کوهساران زد / به باغ و بوستان خرگاه سلطان بهاران زد
برون شد میر فروردین به صد آرایش و آیین / به صحرا خیمهءرنگین هزاران در هزاران زد
بیا بر کلک آن نقاش جان و دل بر افشانیم / که نقشی این چنین دلکش به باغ و مرغزاران زد
به دور گل به گلشن شو دمی سوی شقایق بین / نگر داغی که او بر دل زسوگ گلعذاران زد
ز مرغان چمن بشنو که پیک دولت باقی / به دست مرحمت حالی در امیدواران زد
تعالی الله که دارد پاس حرمت شهریاری را / نظامی کو خط بطلان به نام شهریاران زد
بنامیزد که که بنوازد به عزت بختیاری را / همان دولت که دست رد به روی بختیاران زد
به جا بود این چنین حرمت به جای شهریار آری / زمانه قرعهء قسمت به نام حقگزاران زد
همان نام آور دوران که با کلک فسونکارش / چو مانی جاودان نقشی به لوح روزگاران زد
همان پیر مسیحادم که با تایید روح القدس / به گردون رایت شوکت میان نامداران زد
به ساز طبع موزونش برد در پرده راه دل / به سوز نغمه برق شوق در جان هزاران زد
دل آگاه او باشد چو جان صبحدم روشن / که راح معرفت از ساغر شب زنده داران زد
به سان صبح صادق شد جهان افروز و عالمگیر / به صدق دل چودم از مهر خورشید جماران زد
به طرز خواجهء شیراز زد طرح سخن جذبه / همان کاو فیض طبعش خنده برابر بهاران زد

هیچ نظری موجود نیست: