۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه

این مرد عجب دو جین دوجین می دزدید

یکی از شاعران در دهه سی، با سرقت اشعار" حزین لاهیجی" خودش را یکی از غزلسرایان بنام در نشریات معرفی می کرد وتنها بجای تخلص حزین، از غواص استفاده می کرد. بطوریکه نیما در نامه ای اشاره می کند:
"اگر یاد آن مرد بزرگوار که 86 سال سوخته و روشن شده است مرا بیدار کند عجیب و غریب نیست"
و شهریار هم او را"پیر طریقت "نامیده بود و تنها امیری فیروز کوهی به صحت انتساب غزل ها به او تردید می کند و غواص شاعر نیز در پاسخ به او می سراید:
در طول زمان سرم به دوشت نرسد
در بعد مکان لبم به نوشت نرسد
در پشت ستیغ کوه فیروز امیر
آوازه ....من به گوشت نرسد
تا آنکه استاد محمد رضا شفیعی کد کنی در کتابخانه آستان قدس رضوی نسخه دیگری از کتاب حزین لاهیجی را می یابد وماجرای سرقت ادبی پیر مرد را در نشریه سپید و سیاه پیگیری می کند وداستان پیر مرد را برای خوانندگان واهل نخبه روشن می کند.
ابراهیم صهبا در تلافی مذمتی که پیر مرد به دوستش ابو الحسن ورزی کرده بود رباعی زیر را سرود:
غواص که اشعار گزین می دزدید
از بحر گرزای حزین می دزدید
یک مصرع غیر را توارد خوانند
این مرد عجب دوجین دوجین می دزدید

هیچ نظری موجود نیست: