۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

مرا به گوشه این شهر کلبه ای است حقیر

در سال 1325 که دکتر شایگان وزیر فرهنگ بود،شاگردان اول و دوم دانشسرا های ایران طبق معمول به تهران می آمدند و در کلاس مقدماتی درس می خواندند وسال بعد به دانشسرای عالی می رفتند.اما آن سال این کلاس تعطیل شد و گفتند همه باید سال ششم را در دبیرستان درس بخوانند و بعد وارد دانشسرای عالی بشوند.
دکتر باستانی پاریزی می نویسند:بنابراین کمک هزینه تحصیلی مرا هم به حساب اینکه شعبه ادبی برای مملکت سودی ندارد قطع کردند و ما مجبور شدیم در همان اتاق مدرسه شیخ عبدالحسین به کار غلط گیری روزنامه ها بپردازیم و در خصوص آن اتاق سرودم:
مرا به گوشه این شهر کلبه ای است حقیر / چه کلبه ای؟که در آن از حیات گشتم سیر
نه کلبه،بل به حقیقت خرابه ای است که نیست / به جز خرابه مکان بهر مردمان حقیر
فقیر با به جز این جایگاه جایی نیست / خدا کند نشود کس در این دیار فقیر
.......
به چشم ناید هرگز گشاد بازی شان / کمک هزینه ما بود علت تبذیر

هیچ نظری موجود نیست: