۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

انصاف کجا رفت؟ببین ،مدرسه کردند

در یکی از چا پهای کتاب از پاریز تا پاریس از من خواستند که فصل متعلق به مورفت لر را حذف کنم.در پاسخ گفتم:اولا"کتابی که هفت بار چاپ شده و یک عرق خور بر عرق خورهای عالم نیفزوده چه خطر اخلاقی دارد؟ ثانیا" این کالای اصلی صادرات رومانی است آیا بجای آن می شود نوشت :سرکه شیره؟
دکتر باستانی پاریزی در ادامه می نویسند: وبعد از استدلال فوق شعر ملا احمد نراقی را برایشان خواندم
که در مورد مدرسه ای که فتحعلی شاه به افتخار ملا مهدی وملا احمد در کاشان ساخته است و به مدرسه آقا مشهور است:
انصاف کجا رفت؟ببین، مدرسه کردند / جایی که در آن میکده بنیاد تواند کرد
و ملا احمد در مورد درخت مو اشعار ی دارد که عبارت است از:
راستی گویم، من ار خود مرد دهقان بودمی / هر درختی، غیر تاک،از باغ ها بدرودمی
پس به جای هر درختی تاککی بنشاندمی / نیز صد تاک دگر،بالله،بر آن افزودمی
تا نگه دارم هم از چشم بدان،پاکان تاک / نه به روز و نی به شب،یک لحظه ای نغنودمی
بهر هر تاکی یکی خم خانه می کردم بنا / وانگه از هر خم به هر جو چشمه ای بگشودمی
چون که تاکان را به کام دل به بار آوردمی / دانهء انگور آنها را به کس ننمودمی
چیدمی،انگور آن، بر دوش خود بگرفتمی / پس ره میخانه با بار گران پیمودمی
پس به دست خود همه انگورها افشردمی / کردمی در خم، سر آن را به گل اندودمی
وانگهی هر روز و،هم شب، پای خم بنشستمی / از شعف گاهی به پای خم سر خود سودمی
چون رسیدی باده،اول سجدهء حق کردمی / نی همین سجده،نمازی هم بر آن افزودمی
از نشاط و شوق آنگه دوره ای رقصیدمی / بوسه بر خم دادمی، انکه سرش بگشودمی
بعد،از آن می، یک دو کف بر خویشتن افشاندمی / خرقه و سجاده خود را به می آلودمی
پس لب خود بر لب خم با ادب بنهادمی / آنچه بودی می در آن، پیمانه سان پیمودمی
در ته ان، ای صفایی، چیزی ار ماندی به جای / حسبت" لله، تو را هم، جرعه ای بخشودمی

هیچ نظری موجود نیست: