۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

زنده ام من هم ولی بیگانه با من زند گانی

جناب آقای صائم کاشانی در شماره 258 کیهان فرهنگی درباره استاد شهریار نقل می کند:پس از مدتها که انتظار دیدن استاد شهریار را داشتم روزی به خدمت ایشان نائل شدم استاد ابتدا از احوال شاعران نامور کاشان مثل مشفق و محمود منشی پرسیدند وآنگاه گفتند که این روزها یسیار آشفته خاطرم از دوستان قدیمم خبری نیست وعده ای هم که به دیدارم می آیند یا زبانم را نمی فهمند و یا دوستانی ریا کارند وسپس غزلی را که تازه سروده بودند را برایم خواندند:
شهر تهران است لیکن رفته بس یاران جانی
این نه آن شهری که من دیدم به دوران جوانی
دهنهء بازار و طرف سبزه میدان است
اماگو نه آن بازار می بینم نه آن بازارگانی
آشنایان رفتگان و زندگان بیگانگانند
زنده ام من هم ولی بیگانه بامن زندگانی

هیچ نظری موجود نیست: