۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

دلی که غیب نمای ست وجام جم دارد

روزی شاه طهماسب صفوی انگشتر قیمتی اش را گم کرد وچون نتوانست آنرا پیدا نماید دیوان حافظ را می خواهد وپس از بجا آوردن آداب تفال ، نیت می کند و دیوان را می گشا یدواین بیت می آید:
دلی که غیب نمای ست وجام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
شاه از روی تعجب دستش را به زانویش می زندو از آمدن این تفال حیرت می کند و ناگهان می بیند که زیر دستش چیز برجسته ای است و جستجو می کند و می بیند در آسترلباسش انگشتر قرار گرفته است وآنرا خارج می کند.

هیچ نظری موجود نیست: