۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

چه عجب شد که یاد ما کردی

ایرج میرزا گر چه از خاندان قاجار به شمار می آمد، اما تعصب قوم و قبیله ای به شاه و زمامداران قاجار نداشت و هر جا که آشفتگی و نابسامانی مشاهده می کرد بعنوان یک روشنفکر و آزادیخواه نظراتش را بیان می کرد؛مثلا" هنگامی که احمد شاه روزگار طولانی در اروپا ماند و به خوشگذرانی و تفریح پرداخت و مدتی بعد به کشور آمد شعر زیر را برایش سرود:
وه چه خوب آمدی صفا کردی/چه عجب شد که یاد ما کردی
ای یسا آرزوت می کردم/ خوب شد آمدی صفا کردی
آفتاب از کدام سمت دمید/که تو امروز یاد ما کردی
از چه دستی سحر بلند شدی؟/ که تفقد به بینوا کردی
قلم پا باختیار تو بود/یا ز سهو القلم خطا کردی
بی وفائی مگر چه عیبی داشت/که پشیمان شدی وفا کردی
شب مگر خواب تازه ای دیدی/که سحر یاد آشنا کردی
هیچ دانیکه اندرین مدت/از فراقت بما چها کردید
ست بردار از دلم ای شاه/که تو این ملک را گدا کردی
با تو هیچ آشتی نخواهم کرد/با همان پا که آمدی بر گرد
و هنگامی که مجددا"به اروپا رفت شعر زیر را برای شاه سرود:
فکر شاه فطنی باید کرد/ شاه ما گنده و گول و خرف است
تخت و تاج و همه را بنها ده است/ در هتلهای اروپ معتکف است
نشود منصرف از سیر فرنگ/ این همان احمد لا ینصرف است

هیچ نظری موجود نیست: