۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

گرمی تو،ولی دمت مرا سرد گرفت

"در تابستان 1345 ،پزشک معالج همسرم پیشنهاد کرد برای بهبود پادرد شدیدش به آب گرم محلات برویم.مدتی بعد با خانواده به محلات رفتیم ویک هفته ای در آنجا صبح و عصر از چشمهء معدنی آب استفاده می کردیم."
استاد مشفق کاشانی می گویند: نه تنها پای همسرم خوب نشد،بلکه پای من نیز درد شدیدی گرفت که تا امروز ادامه دارد.در موقع حرکت قطعه زغالی برداشتم و این رباعی را  بر دیوار اتاق چشمه نوشتم:
ره سوی تو ای آب،زن و مرد،گرفت
گرمی تو،ولی دمت مرا سرد گرفت
می خواست که پای همسرم کرده خوب
او خوب نگشت و پای من درد گرفت
....
خاطرات مشفق کاشانی/سرگذشت یادها/ص229

هیچ نظری موجود نیست: