زمانی که کلنل محمد تقی خان در برابر حکومت مرکزی ایستاداز طرف مرکز قوای مسلح جهت مقابله با او فرستاده شد.و سرانجام در نزدیکی های قوچان بر اثر خیانت و اتمام مهمات در محاصره افتاد و کشته شد. و بدنبال ایرج نیز می گردند ولی او زندگی مخفیانهء خود را آغاز می کند و پس از چند ماه که آبها از آسیاب می افتد از محل خود خارج می شود.
وقتی ایرج خبر شهادت کلنل را شنید شعر زیر را برای دوست وطن پرست خود سرود:
دلم بحال تو ای دوستدار ایران سوخت/که چون تو شیر نری را در این کنام کنند
بچشم مردم این مملکت نباشد آب/وگرنه گریه برایت علی الدوام کنند
مخالفین تو سرمست بادهء گلرنگ/موافقین تو خون جگر بکام کنند
کسان که آرزوی عزت وطن دارند/پس از شهادت تو آرزوی خام کنند
بجسم هیئت ژاندارمری روانی نیست/وگرنه جنبشی از بهر انتقام کنند
خدا نخواست که این مملکت شود آباد/وطن پرستان بیهوده اهتمام کنند
سزد که هر چه بهر جا وطن پرست بود/پس از تو تا به ابد جامه مشکفام کنند
وقتی ایرج خبر شهادت کلنل را شنید شعر زیر را برای دوست وطن پرست خود سرود:
دلم بحال تو ای دوستدار ایران سوخت/که چون تو شیر نری را در این کنام کنند
بچشم مردم این مملکت نباشد آب/وگرنه گریه برایت علی الدوام کنند
مخالفین تو سرمست بادهء گلرنگ/موافقین تو خون جگر بکام کنند
کسان که آرزوی عزت وطن دارند/پس از شهادت تو آرزوی خام کنند
بجسم هیئت ژاندارمری روانی نیست/وگرنه جنبشی از بهر انتقام کنند
خدا نخواست که این مملکت شود آباد/وطن پرستان بیهوده اهتمام کنند
سزد که هر چه بهر جا وطن پرست بود/پس از تو تا به ابد جامه مشکفام کنند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر