۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

باز در جام افق خون عزیزان زد موج

"حوادث تلخ تیربار کردن جوانان مردم پس از تیراندازی به شاه در دانشگاه تهران و بسته شدن حزب توده ، همچنین وقایعی که منجر به کودتای 28 مرداد 1332 شد، در سرودن قصیده "نقش دیگر"دخیل بودند."
استاد مشفق کاشانی می گویند: در مهر ماه سال 1332 شعر زیر را سرودم و در فروردین سال 1342 نیز در مجموعهء "سرود زندگی "چاپ شد.
باز در پرده یکی نادره آهنگ زدند / نقش دیگر به سرا پردهء نیرنگ زدند
چیست این لحن مخالف که برین چنگ فریب / تا بسازند یکی شور دگر چنگ زدند
بندگان زر و زنجیر،به افسون دگر / روی در اهرمنان،تکیه بر اورنگ زدند
باز در جام افق خون عزیزان زد موج / تا به داغ دل ما ساغر گلرنگ زدند
چرخ در خون شفق،دامن خورشید کشید / تا سر انگشت به خوناب جگر رنگ زدند
از سر نام گذشتند و درین تار فریب / ساز رسوایی،در زیر و بم ننگ زدند
جای آن است که خون موج زند در دل لعل / زین همه گوهر تابنده که بر سنگ زدند
تا ببندند زبان از حق و لب نگشایند / نیمه شب راه به مرغان شباهنگ زدند
رقم عافیت از دفتر هستی شستند / نقش نیرنگ به صد گونه و صد رنگ زدند
تا کنند آینهء خاطر من پر ز غبار / خنده ها بر من ،با چهر پر آژنگ زدند
آشتی را چه زیان بود که این دیو چکان / صلح ناجسته درین راه دم از جنگ زدند
اهرمن چیره شد آن روز که با تیغ ستم / آستین رنگ به خون تا سر آرنگ زدند
دیو زد قهقهه آن روز که آزادی را / خونیان بی خبر از خویش بر آونگ زدند
تیغ بر دست فکندند سران را از پای/ تیشه برداشته بر ریشهء فرهنگ زدند
شوخ چشمی بین کاین بی هنران بر مسند / تکیه با عشوهء آن لولیک شنگ زدند
دم زحق بی مدد مرغ سلیمان بومان / راه نابرده به سر منزل سیرنگ زدند
....
خاطرات مشفق کاشانی/سرگزشت یادها/ص198

هیچ نظری موجود نیست: