۱۳۸۸ شهریور ۸, یکشنبه

مجلس فاتحه برپا سازید

وقتی انقلاب مشروطیت نیز نتوانست خواستهای مردم و آرزوهایشان را برآورده سازد، بسیاری از انقلابیون به لاک سکوت پناه بردند وعده ای نیز طرفدار استبداد و سلطنت گشتند. در این گیر ودار سید اشرف الدین شعر طنز گونه ای در خداحافظی با مشروطه سرود که عبارت است از:
مجلس فاتحه برپا سازید/ قاری خوب مهیا سازید
از عسل شربت و حلوا سازید / این سخن را همه انشا سازید
رحمه الله علی المشروطه
جمع گرید همه با تب و تاب / مجلس فاتحه خوانی بشتاب
صرف گردید چو قلیان و گلاب / پس بخوانید همه بهر ثواب
رحمه الله علی المشروطه
رخت پاکیزه بپوشید همه / بهر مشروطه بکوشید همه
همچو زنبور بجوشید همه / چایی و قهوه بنوشید همه
رحمه الله علی المشروطه
فرش و قالیچه ز کرمان آرید / گل و گلدسته ز کاشان آرید
آب نارنج ز گیلان آرید / ماهی و مرغ و فسنجان آرید
رحمه الله علی المشروطه
پس بیارید به صد سوز و گداز / روضه خوانی که بود خوش آواز
از پس روضه و تعقیب نماز / هی بخوانید بآواز حجاز
رحمه الله علی المشروطه
ما سخنهای نهانی داریم / سوی مجلس نگرانی داریم
باز امید جوانی داریم / مجلس فاتحه خوانی داریم
رحمه الله علی المشروطه
لوطیان خوب به ما حقه زدند / طرز مرغوب به ما حقه زدند
عکس مطلوب به ما حقه زدند / در" دز اشوب" به ما حقه زدند
رحمه الله علی المشروطه
بود اگر گردن مشروطه کلفت / پس چرا زود به یک تیر بخفت
نعمتی بود ز کف رفت بمفت / واعظی بر سر منبر می گفت
رحمه الله علی المشروطه
اهل تهران چه نشانها دادند /اهل تبریز چه جانها دادند
اهل گیلان چه جوانها دادند / آخر این شعر به آنها دادند
رحمه الله علی المشروطه
علم اگر نیست عمل هم خوبست / اصل اگر نیست بدل هم خوبست
قند اگر نیست عسل هم خوبست / خواندن شعر و غزل هم خوبست
رحمه الله علی المشروطه
حیف از آن زحمت بیحاصل ما / حل نشد عاقبت این مشکل ما
دده بزماره شده خوشگل ما / دل ما وای دل ما وای دل ما
رحمه الله علی المشروطه
یزد و کاشان و فراهان و عراق / قم و قزوین و خراسان و نراق
قصر شیرین و کرند وپل و طاق/ بر زبان همه با زور و چماق
رحمه الله علی المشروطه
خلق از جان همه بیزار شدند / زارعین جمله گرفتار شدند
کسبه یکسره بیکار شدند / اغنیا داخل این کار شدند
بود مال فقرا مشروطه رحمه الله علی المشروطه

هیچ نظری موجود نیست: