۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

کلوخ انداز را پاداش سنگ است


وقتی عارفنامه ایرج منتشر شد مثل بمب در شهر پخش شد و در کوچه وبرزن و دست بدست اشعار ا یرج در هجو عارف خوانده می شد. ولی عارف سکوت اختیار کرد اما دو نفر از دو ستانش اشعاری در حمایت از او ساختند که اولی یاور اسد اله طلعت تبریزیدر 1304 ش در 29 صفحه اشعاری حدود 334 بیت سرود که قسمتی از آن چنین است:
چرا ایرج چنین اندر خرافات/نمودی بی جهت تضییع اوقات
چرا بیهوده کردی عمر باطل/ازین بیهوده گوئیها چه حاصل
بعارف خواستی توهین نمائی/ هم او را در جهان ننگین نمائی
زبان طعن بر عارف گشودی / ز میدان وقاحت گو ربودی
تو ایرج دانم استاد زمانی/ جهانشعر را چون آسمانی
ولیکن کاستی خود رتبه ات را / زبس بی ربط خواندی خطبه ات را
نه فهمیدی مقام خویشتن را / بجای بد کشانیدی سخن را
و امیر الشعراء نادری خراسانی نیز در هجو ایرج و به پشتیبانی عرف اشعر زیر را سرود:
ایا شهزادهء پاکیزه منظر/که اشعار تو باشد روح پرور
تو ای ایرج منو چهری عصری/ کلید قفل گنج نظم ونثری
ز عارف آنچه بد گفتی بجا بود/که این عارف رفیقی بی وفا بود
ز اول بس نکو گفتی سخن را/ ولی بد خواندی آخر این دهن را
بنزدآن که دارد ایزدی فر/حجاب از بی حجابی هست بهتر
تو ای شهزاده گر از اهل هوشی/ کنی در امر نسوان پرده پوشی
حجاب زن که از عهد قدیم است/ خدا را نص قران کریم است
دریدت پردهء عصمت مزن دم/نصیحت کردمت والله اعلم
مرنج از من دلت هر چند تنگ است/کلوخ انداز را پاداش سنگ است
ایرج میرزا در پاسخ این دو شاعر گفت:
شنیدم یاوه گوئی هرزه پوئی/ گدائی سفله ای بی آبروئی
زبان بگشاده بر دشنام بنده/ / بزشتی یاد کرده نام بنده
ولی من هیچ بد از او نگویم/بجز راه ادب راهی نپویم
مرا از فحش دادن عار باشد/که فحش آئین سردمدار باشد
گذارم امر را در پای تحقیق/ سپس خواهم ز اهل فکر تصدیق
سخن را روی با صاحبدلان است/نه با هر بیدل بی خانمان است
البته امیر الشعرا ء نادری با کتابی منظوم در 30 صفحه در 1306 در پاسخ به اشعار ایرج چاپ کرد.

هیچ نظری موجود نیست: