۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

بوی جوی مولیان آید همی


 "نظا می عروضی" در اثر گرانقدر خود" چهار مقاله "می نویسد :
هنگامی که پادشاه سامانی (نصر) بهمراه لشکریانش یک سال در هری ماندند .موجب خستگی وافسردگی لشکریان شد،پس فرماندهان سپاه به نزد رودکی رفته وبه او متوسل شدند که کاری کند تا امیر نصر به سوی بخارا حرکت کند .رودکی تقاضای لشکریان را پذیرفت و در مجلس امیر نصر چنگ را برگرفت و قصیدهء زیر را شروع به خواندن کرد :
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ای بخارا شاد باش و شاد زی
میر زی تو میهمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است وبخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
امیر پس از شنیدن این چند بیت دستور رفتن به بخارا را صادر کرد.

هیچ نظری موجود نیست: